Sorry. No data so far.
میدانید که امروز اسلام مبتلای به چه چیزهایی هست که قدرتهای بزرگ و دستگاههای مربوط به آنها و وابستگان به آنها فراهم میآورند… واقع مطلب این است که اینها اسلام را نمیخواهند. اگر جمهوری اسلامی یک جمهوری دموکراتیک بود، آنها حرفی نداشتند، لکن جمهوری، اسلامی است، که دستورات اسلام برای آنها در غارتگریها و در زورگوییها، مجال نمیخواهد بدهد.
پایگاه تحلیلی مصداق/ به دنبال مبحث حقوق شهروندی در اندیشه امامین انقلاب و بعد از بررسی مباحث مطرح شده در یادداشتهای گذشته، در این یادداشت به جایگاه و ابعاد مختلف «امنیّت» میپردازیم.
اکنون که جایگاه نظم و امنیّت از منظر قرآن و روایات اسلامی بطور فشرده و مختصر اشاره شد، جا دارد براساس مطالب فوق، با استناد به فرمایشات و مجموعه آثار حضرت امام خمینی(ره) مواضع و دیدگاههای ایشان را در این خصوص تبیین نماییم. هر چند سخن گفتن از نظم و امنیّت در اندیشه شخصیت بزرگی چون امام راحل(ره) بسیار سخت و دشوار خواهد بود. شخصیتی که نه تنها امنیّت و آسایش نظام ظالمانه شاهنشاهی را در ایران در هم ریخت بلکه هیمنه استکبار جهانی و استعمارگران شرق و غرب را در هم شکست و مدعیان دروغین نظم نوین جهانی را رسوا کرد و جهانیان به ویژه مستضعفان و ستم کشیدگان را به آرامش و امنیّت در سایه عزت و اقتدار اسلام ناب محمدی دعوت نمود.
با مراجعه به راه امام و کلام آن بزرگوار می توان استنباط کرد که نگاه ایشان به مفهوم امنیّت، نگاهی کلاننگر و عمیق میباشد و به تعبیر دیگر در جهت مقابله با هرج و مرج و ناامنی، هر نظمی را مورد تأیید قرار نمیدهد و به شکل ظاهری بسنده نمیکند.
برای آگاهی بیشتر در این زمینه به برخی از مؤلفههای امنیّت که اهمیّت ویژهای دارند نظیر امنیّت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در اندیشه و افکار امام خمینی(ره) به شرح ذیل مورد بررسی قرار میگیرد.
گفتار اول: امنیّت سیاسی
در بحث امنیّت سیاسی دیدگاههای امام راحل(ره) را میتوان در دو بعد سیاست داخلی و بعد سیاست خارجی مورد توجه قرار داد.
بند اول: سیاست داخلی
در زمینه سیاست داخلی عوامل زیر به عنوان اساسیترین عناصر در برقراری امنیّت نظام جمهوری اسلامی قابل بحث میباشند:
جایگاه ولایت فقیه و رهبری
صیانت از اسلامیت نظام
پایگاه مردمی نظام
رعایت اصل استقلال
التزام به قانون (قانون گرایی)
پرداختن به بحث تفصیلی هر یک از محورهای فوق و شناخت دیدگاههای امام خمینی(ره) در مورد تک تک این موارد در این بخش مقدور نمیباشد بلکه ناچاریم بطور اجمال اشارهای داشته باشیم.
الف_جایگاه ولایت فقیه و رهبری
دیدگاه امام خمینی(ره) درباره نقش و جایگاه ولایت فقیه با توجه به پیامها، سخنرانیها و نوشتههای متعدد ایشان بر هیچکس پوشیده نیست. به عنوان نمونه درباره اهمیّت این اصل اساسی در یکی از سخنان خویش میفرمایند: «بهترین اصل در اصول قانون اساسی، این اصل ولایت فقیه است.»[۱]
همچنین در یکی دیگر از سخنان خود، شأن امنیّتی این اصل مهم را مورد توجه قرار داده و میفرمایند: «… من به همه ملّت، به همه قوای انتظامی اطمینان میدهم که امر دولت اسلامی اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت وارد نخواهد شد.» [۲]
ب_صیانت از اسلامیت نظام
با مطالعه در سیره عملی و نظری حضرت امام استفاده میشود که در اندیشه ایشان یکی از ارکان اساسی مشروعیت نظام، اسلامی بودن است. لذا چه پیش از برقراری جمهوری اسلامی و چه پس از آن همواره اسلامیت آن را به مثابه موضوع امنیّتی تلقی کرده و صیانت از اسلامیت نظام را واجب و لازم دانستهاند و در اینباره میفرمایند: «اینک که به توفیق و تأیید خداوند، جمهوری اسلامی با دست توانای ملّت متعهد پایه ریزی شده، و آنچه در این حکومت اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است، بر ملّت عظیم الشأن ایران است که در تحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است.» [۳]
از این رو براساس آنهمه تأکید و توصیههای امام بر حفظ مکتبی بودن و اسلامی بودن نظام، هرگونه تلاش و حرکتی برای طرح و حاکم ساختن الگوی غیراسلامی، از آنجا که با جوهره ارزشی نظام جمهوری اسلامی تعارض دارد، به عنوان حرکت ضدامنیّتی محسوب میشود و طبق اصل اول و دوم قانون اساسی در حکم تهدید به حساب میآید و مقابله با آن ضروری است. «میدانید که امروز اسلام مبتلای به چه چیزهایی هست که قدرتهای بزرگ و دستگاههای مربوط به آنها و وابستگان به آنها فراهم میآورند… واقع مطلب این است که اینها اسلام را نمیخواهند. اگر جمهوری اسلامی یک جمهوری دموکراتیک بود، آنها حرفی نداشتند، لکن جمهوری، اسلامی است، که دستورات اسلام برای آنها در غارتگریها و در زورگوییها، مجال نمیخواهد بدهد.» [۴]
پ_ پایگاه مردمی نظام
حضرت امام (ره) در مشروعیت حکومت، همواره به دو رکن اسلامیت و جمهوریت اشاره کردهاند و تخلف از آن را به هیچ وجه جایز نمیدانند، مقام معظم رهبری نیز در برخی از سخنان خویش به شکل گیری حکومت اسلامی بر دو پایه الهی و مردمی (جمهوری اسلامی) تأکید ورزیدهاند. از دیدگاه امام حکومتی مشروعیت دارد که مبتنی بر قوانین و احکام اسلام و نیز متکی به رأی مردم باشد. ایشان در اینباره میفرمایند: «حکومت جمهوری اسلامی هم یک جمهوری است مثل سایر جمهوریها ولکن قانونش قانون اسلامی است.[۵] و لذا از نظر حضرت امام، اگر حکومت و حاکمان، رضایت و پذیرش مردمی داشته باشند، خداوند متعال هم از آنان راضی میشود. از همین روست که ایشان حکومت اسلامی را حکومتی موافق مردم و موافق حکم خدا معرفی کردهاند.» [۶]
بر طبق نص صریح قانون اساسی[۷] و اسلام سیاسی مورد نظر امام خمینی(ره)، اراده مردم در اداره امور جامعه باید دخالت داشته باشد و بدن تکیه حکومت بر اراده و رأی مردم، مشروعیت حکومت مورد تأمل خواهد بود. از این رو همواره مردم را ذی حق دانسته و مسئولان را نسبت به ادای حقوق مردم سفارش نمودهاند. برای روشن شدن دیدگاه امام(ره) در این خصوص به موارد ذیل به طور خلاصه اشاره میشود:
۱_مردم و حق تعیین سرنوشت:
«از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد.»[۸] «همه عقلای عالم این مطلب را قبول دارند که هر بشری نسبت به سرنوشت خودش آزاد است. میتواند رأی آزاد بدهد و رئیس مملکت، شکل اداره مملکت را خودشان تعیین کنند و برحسب حقوق بشر این خواست آنها باید ممضی باشد.» [۹]
۲_مردم و آزادی اراده و انتخاب
به اعتقاد امام حکومت اسلامی، دقیقاً حکومتی مطابق با این اصل عقلی و شرعی است زیرا که حکومت اسلامی و حکومت عدل، حکومتی است که «تابع مردم»، «برای مردم» و مبتنی بر «رأی مردم» است.[۱۰]
در مورد انتخاب آزاد مردم نیز بیانات متعددی دارند و از نظرایشان این انتخاب باید آزادانه باشد. در این باره می فرمایند: «همان طور که بارها گفتهام مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیّم ندارند و هیچ فرد و یا گروه و دستهای حق تحمیل فرد و یا افردی را به مردم ندارند. جامعه اسلامی ایران که با درایت و رشد سیاسی خود، جمهوری اسلامی و ارزشهای والای آن و حاکمیّت قوانین خدا را پذیرفتهاند و به این بیعت و پیمان بزرگ وفادار ماندهاند، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند.» [۱۱]
۳_مردم و لزوم مشارکت آنان در امور سیاسی و اجتماعی
در اندیشه سیاسی امام (ره)، مردم به عنوان شریک بزرگ حکومت، نقش کلیدی و محوری در ارکان نظام و اداره کشور دارند: «بدون اینکه این ملّت همراهی کند ما نمیتوانستیم کاری بکنیم. هر چی داریم از اینهاست و هر چی هست مال اینهاست، دولت عامل اینهاست، قوّه قضاییه عامل اینهاست، قوّه اجراییه عامل اینهاست، قوّه مقننه عامل اینهاست.»[۱۲] «از مراجع و علمای بزرگ تا طبقه بازاری و کشاورز و کارگر و کارمند، همه و همه، مسئول سرنوشت کشور و اسلام میباشند، چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آتیه و چه بسا که در بعضی مقاطع عدم حضور و مسامحه گناهی باشد که در رأس گناهان کبیره است.» [۱۳]
۴_تأمین آسایش و رفاه مردم
«حکومت اسلامی… حکومتی است که زندگی شما را زندگی مرفه ان شاءا.. قرار میدهد» [۱۴] و «همه اقشار ملّت در جمهوری اسلامی باید در رفاه باشند». برای تأمین رفاه و آسایش مردم و رسیدگی به امور آنان توصیه و سفارشهای فراوانی به مسئولان و نمایندگان مجلس نمودهاند و میفرمایند: «طرحها و پیشنهادهایی که مربوط به عمران و رفاه حال ملّت خصوصاً مستضعفین است، انقلابی و با سرعت تصویب کنید و از نکته سنجیها و تغییر عبارت غیر لازم که موجب تعویق امر است اجتباب کنید و از وزارت خانهها و مأموران اجرا بخواهید از کاغذ بازیها و غلط کاریهای زمان طاغوت اجتناب کنند و رفاه ملّت مظلوم و عقب افتادگیهای آنها را به طور ضربتی تحصیل و ترمیم کنند.»
[۱] کلمات قصار، پندها و حکمتها، امام خمینی، ص ۱۱۹٫
[۲] همان، ص ۱۱۹٫
[۳] وصیت نامه سیاسی، الهی امام (ره) ص ۸ ، صحیفه انقلاب، چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
[۴] صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۹۰ بیانات امام در تاریخ ۱۴/۱۱/۶۳ به مناسبت دهه فجر
[۵] صحیفه امام، جلد ۵، ص ۳۴۷٫
[۶] صحیفه امام، ج ۴، ص ۴۶۰
[۷] اصل پنجاه و ششم قانون اساسی تصریح می کند به اینکه: حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است، هیچ کس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند و یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق را از طرقی که در اصول بعد می آید اعمال می کند.
[۸] صحیفه نور، ج ۳، ص ۴۲، صحیفه امام، ج ۳، ص ۵۰۳
[۹] صحیفه امام، ج ۵، ص ۲۴۴
[۱۰] همان، ج ۵، ص ۵۴۸
[۱۱] همان، ج ۲۱، ص ۱۰
[۱۲] صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۵۵
[۱۳] همان، ج ۲۱، ص ۴۲۲
[۱۴] همان، ج ۲۱، ص ۴۲۲
در این پرونده بنا به بازخوانی و انتشار مصاحبههای کمتر دیده شده «آیت الله سید علی خامنهای» با رسانههای مختلف داخلی و خارجی در دوران ریاست جمهوری داریم.
حقوق شهروندی در اندیشه امامین انقلاب اسلامی(۱8)